بازی Bioshock infinite
بدون شک بازی Bioshock infinite یکی از جذابترین عنوانهای شوتر اول شخص است که توانست سری بایوشاک را در ذهن گیمرها زنده نگاه دارد. این بازی که به جای اعماق اقیانوسها این بار گیمرها را به بالای ابرها میبرد، دوبار دوستداران بازی ویدیویی را به خوبی غافلگیر میکند.
البته که بازی غافلگیری گیمرها را فقط به گرافیک و گیمپلی جذاب محدود نکرده است، بلکه در بازی حقایق بسیار جذابی وجود دارند که هر گیمری باید بشناسد.
بررسی بازی Bioshock infinite در بخشهای مختلف
کمپانی 2K Games که وظیفه ساخت سری بایوشاک را بر عهده دارد، در می سال 2013 میلادی نسخه اینفینیتی این سری را منتشر کرد. کن لوین (Ken Levin) که طراح این عنوان سری بایوشاک است، سعی کرده تا نهایت خلاقیتش را در این نسخه از بازی به کار بگیرد. همچنین سازنده بازی که گری شیمن (Garry Schyman) نام دارد، سعی کرده تا این طرز تفکر را همهجای بازی به کار بگیرد. به همین دلیل بازی Bioshock infinite به یک عنوان خوش ساخت تبدیل شده است.
گیم پلی، نقطه قوت بازی بایوشاک
با قاطعیت میتوان گفت که گیم پلی بایوشاک اینفینیتی یکی از اصلیترین نقاط قوت این بازی محسوب میشود. خوشبختانه بازی به گونهای طراحی شده تا بازیکن بتواند خود را به جای شخصیت اصلی بازی یعنی بوکر دویت (Booker DeWitt) حس کند. همچنین گیم پلی بازی سرشار از هیجان و موقعیتهای جدید است تا گیمر لحظهای از بازی زده یا خسته نشود.
گرافیک و مکانیک بازی
زمانی که بازی Bioshock infinite عرضه شد، توانست که تعریف جدیدی از گرافیک را در کنسولهای ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 تعریف کند. در بازی زمانی که به تکسچر پوست دست شخصیت اول بازی نگاه میکنید، نهایت جزئیات را میبینید که به بهترین شکل طراحی شدهاند. همچنین تکسچر سایر متریالها با همین کیفیت ساخته شده تا در نهایت گرافیک چشم نوازی مقابل گیمرها قرار بگیرد. مکانیک بازی و و حرکت آیتمها نیز جای بحث زیادی ندارد؛ زیرا هر گیمری را راضی خواهد کرد.
خط داستانی
اگر بخواهیم که در مورد خط داستانی بازی بایوشاک اینفینیتی صحبت کنیم، قطعا با چالشهای زیادی مواجه میشویم. در بسیاری از نقدهایی که به این بازی وارد شده است، گیمرها باور دارند که خط داستانی جالب بوده و به خوبی گیمرها را جذب میکند. اما در آن سمت داستان چندان نقد مثبت نیستند و معایبی را میگویند که به شرح زیر هستند:
- داستان خطی و یکنواخت
- عدم وجود اتفاقات هیجان انگیز
- شفافیت بیش از حد خط داستانی و نبود ابهامات درگیر کننده
- مراحل کوتاه با نقاط سیو نزدیک به هم
- ضعف در پایان داستان
با وجود چنین نظرات متفاوتی که در مورد بازی بایوشاک اینفینیتی وجود دارد، نمیتوان بررسی دقیقی را برای خط داستان اعلام کرد؛ زیرا نظر دادن راجع به این موضوع کاملا به سلیقههای مختلف مربوط میشود. اما باز هم میتوان باور داشت که بازی Bioshock infinite از نظر داستان ضعیف نیست و درصد زیادی از گیمرها را به خوبی راضی میکند.
موسیقی و صداپردازی
آلبرت فینک (Albert Fink) که وظیفه ساخت موسیقی و صداسازی بازی را بر عهده گرفته بود، توانست که وظایف خود را به خوبی انجام دهد؛ زیرا در بازی از نظر صدا و موسیقی متن هیچ خلائی را احساس نمیکنیم. همچنین صداگذاری در بخشهای مبارزات نیز کاملا قابل قبول هستند.
حقایق جالب در مورد بازی Bioshock infinite
یکی از عادات خوبی که شرکت 2K Games دارد، قرار دادن حقایق جالب در عنوانهای مختلف است. در مورد عنوان بایوشاک اینفینیتی نیز کاملا این موضوع صادق بوده و میتوان حقایق بسیار جذابی را در این بازی دید. به همین دلیل هر گیمری باید این حقایق را بشناسد تا دوباره از بازی شگفت زده شود.
ویدیو کوتاه پس از پایان بازی
یکی از جذابترین حقایقی که در بازی Bioshock infinite وجود دارد، ویدیوی کوتاهی است که پس از اتمام تیتراژ پایانی نشان داده میشود. اگر اندکی صبور باشید و تا پایان تیتراژ منتظر بمانید، ویدیویی از یک اتاق خالی میبینید که در آن شخصیت اصلی نام دخترش را صدا میزند و ناگهان تصویر کاملا سیاه میشود. حال جالب اینجاست که منظور از این ویدیو هنوز کشف و روشن نشده است.
فرقه ساختگی و داستان کنارهگیری یکی از عوامل ساخت بازی
در نسخه سوم بایوشاک یا همان اینفینیتی، کاراکتری به نام کامستاک (Comstock) وجود دارد که تمامی مردم قدرتهای خود را به او میبخشند. همچنین روند بازی به گونهای پیش میرود که گیمر به وضوح تاثیر فرقه کامستاک که یک پدر روحانی است، به خوبی حس میشود.
به دلیل اینکه جریان بازی در سال 1912 میلادی پیش میرود، این جریان اتفاقات ناخوشایند دین مسیحیت را در قرن نوزدهم میلادی تداعی میکند که برای مسیحیان خوشایند نیست. به همین دلیل نیز یکی از عوامل سازنده بازی که اعتقاد شدیدی به دین مسیحیت داشت، درخواست استعفای خود را به کن لرین داد و با مخالفت او در پروژه ماند.
انتخاب موسیقی هوشمندانه
یکی دیگر از حقایق جالبی که در مورد بازی Bioshock infinite وجود دارد، انتخاب هوشمندانه موسیقی بازی است که ایده آن از آلبرت فینک سرچشمه میگیرد. برای مثال بازی در سال 1912 میلادی شروع شده و موسیقی مشهور “خدا فقط میداند” از گروه مشهور پسران ساحل پخش میشود که حدود 50 سال بعد یعنی 1966 منتشر شده است. همچنین آهنگهایی که در بخشهای گوناگون بازی به گوش میرسند، همگی برای سالهای بعدی هستند.
ملاقات کوتاه با بیگ ددی و خواهر کوچک
شخصیتهای محبوب بیگ ددی و خواهر کوچک که در نسخههای قبلی بایوشاک حضور داشتند، دیگر نقش پررنگی در نسخه اینفینیتی ندارند. اما در صورتی که دلتان برای این شخصیتهای تنگ شده است، جای نگرانی نیست. کافیست تا قسمتی که بازی به شما اجازه ورود به اقیانوس را میدهد، به اعماق آب بروید تا شخصیت گریان خواهر کوچک را در کنار بیگ ددی بیجان ببینید.
انتظار بالا از سری بازیهای بایوشاک
بازی Bioshock infinite بار دیگر نشان داد که خلاقیت در بازیسازی چقدر میتواند گیمرها را راضی نگاه دارد. به لطف این انتظار نیز باز گیمرها تشنه نسخه بعدی این بازی هستند. از آنجایی که در انتهای این نسخه نیز یک ابهام میبینیم و نقطهای برای پایان گذاشته نشده است، انتظار میرود که بازی بایوشاک بار دیگر گیمرها را غافلگیر کند.